آیا وجدان بشریت به قهقرا میرود؟

آنچه که جلو چشمان همه ما بر صفحات تلویزیون و در نشریات و وسایل ارتباط جنعی انتشار می یابد نشان از فاجعه انسانی غیر قابل باوری در نوار غزه دارد که در آنجا کودکان و زنان که سهمی در جنگ و کشتار و درگیری های تازه و کهنه ندارند قربانی میشوند. کودکانی که نمی انند چرا نان ندارند و قحطی و گرسنگی مزمن جانشان را میگیرد. کودکانی که شاهد قتل و کشتار و تماشاگر اجسادی هستند که کنار هم هر روز چیده میشوند و مادرانی داغ دیده که دیگر اشکی در چشمشان باقی نمانده و حتی زمینی یافت نمیشود که عزیزانشان را به خاک بسپارند.

براستی بشریت با اینهمه سنگدلی و انیهمه سبعیت به کجا میرود؟ چگونه است که از میان قوم یهود که خود قربانی نسل کشی نازیسم بودند سیاستمدارانی را میبینیم که با روش هایی که در دوران نازیسم در المان شکنجه شدند و بسیارانی از انها در اردوگاهها از میان رفتند با همان روش ها با مردم فلسطین برخورد میکنند؟ افراط گرایی گروه حماس که خود مورد تقبیح و سرزنش است بیک سو، اما کودکان فلسطینی چه کرده اند که باید از گرسنگی جان دهند؟ و آیا جای تعجب خواهد بود که همین کودکان در دوران نوجوانی و دس از ان با کوله بار نفرت از همسایگان اشغالگر خود انتقام بگیرند و شبکه های پایدارتری از حماس و دیگر گروههای اسلامگرای افراطی تشکیل دهند؟

اینان نوزادانی هستند که سربازان اسراییلی با هجوم به بیمارستان انها را از دستگاههای نگاهداری بیرون ریختند و همچون حیوان بحال خود رها کردند. آیا میتوان بر نفرت و عصبیت مادران این کودکان اندازه ای تعین کرد؟ بر انزجار ما از هرچه جنگ است و اشغال و جنگ افروزی از هر سو!

مطالب مرتبط